مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید.
از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم.
مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید.
majallehaqiqat.loxblog.com
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
خداوند از كساني كه ايمان آورده اند دفاع مي كند، خداوند هيچ خيانتكار كفران كننده اي را دوست ندارد.
لحظه لحظه تاریخ بشر مشحون از نبرد بی امان خیر و شر است. هر روزِ این عالم، ظالمی دارد و مظلومی. دیروز دیگر مناطق من جمله قریه شهیدپرور مسجدسبز و این روزها در کابل، در مسجد جوادیه هرات و اخیراً فاجعه هولناک قریه میرزااولنگ ولایت سرپل افغانستان صحنه این مبارزات خونین است. اتفاق دردناکی که روح و جان هر آزاده ای را جریحه دار و چهره کریه مخالفان وحدت امت اسلامی را هویدا می کند.
احمد مدقق دبیر چهارمین کنگره واژههای تشنه در گفتگو با خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان اظهارداشت: این نوبت از کنگره واژههای تشنه که به همت خانه مولانا و با همکاری بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شده است روز چهارشنبه 5 آبان ماه در دو شهر قم و بلخ با معرفی و اهدای جوایز به افراد برگزیده به کار خود پایان میدهد.
وی اضافه کرد: برنامه رونمایی از مجموعه داستانی مشتمل بر داستانهای راهیافته به مرحله نهایی این دور از کنگره نیز در فاصله یک هفته از آیین اختتامیه در شهر مزار شریف برگزار خواهد شد.
مدقق در پایان نیز برنامههایی چون سخنرانی دکتر فریدالدین فرید عصر پیرامون داستان عاشورایی، اهدای جوایز به برگزیدگان، خوانش قسمتهایی از داستانهای راهیافته را از بخشهای مختلف این اختتامیه برشمرد و از تمامی علاقمندان به ادبیات فارسی دعوت کرد تا در این اختتامیه حضور به عمل آورند.
این اختتامیه در شهر قم و سالن اشراق واقع در خیابان صفائیه برگزار میشود.
از آنجا كه فاطمه معصومه عليها السلام از خانداني است كه در زيارت جامعه خطاب به ايشان آمده است: ((عادتكم الاحسان و سجيتكم الكرم))[1] كرامات و عنايات آستان مقدسش بسيار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگاني همچون ملاصدرا و آيت الله بروجردي گرفته تا آن مسلمان عاشقي كه از دور افتاده ترين كشور اسلامي به عشق زيارت و به اميد عنايت به حريم قدس او راه يافته, همگي را مورد لطف و عنايت كريمانه خود قرار داده است; ولي با كمال تاسف اين كرامات تا كنون ثبت و ضبط نشده است, ما هم نمونه هايي برگزيده از كرامات آن حضرت را در اينجا ميآوريم; به اميد آن كه مجموع كرامات آن حضرت در كتاب مستقل گردآوري شود.
حضرت معصومه عليها السلام در اول سال 173 هجري قمري در مدينه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكي و طهارت نفس به او طاهره مي گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگي و در روز دوازدهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در قم به شهادت رسيد كه امروز بارگاه ملكوتي و مرقد مطهرش همچون خورشيدي در قلب شهرستان قم مي درخشد و همواره فيض بخش و نورافشان دلها و جانهاي تشنه معارف حقاني است.
نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان " معصومه "، "ستیا و " فاطمه كبرى" است. پدرش حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا عليه السلام است
ولادت
آن حضرت اول ذى القعده سال 173هـ.ق در مدينه منوره به دنيا آمدند.
سفر مقدس به شهر مقدس
در سال 200هـ.ق و يك سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا عليه السلام به شهر ((مرو)) حضرت فاطمه معصومه عليها السلام همراه عده اى از برادران خود براى ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهى ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند, ولى از آنجا كه در آن زمان مردم ساوه از مخالفين اهل بيت بودند با ماموران حكومتى همراهى نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند كه عده اى از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند.(زندگى حضرت معصومه, نوشته آقاى منصورى, ص 14. (به نقل از رياض الانساب, تاليف ملك الكتاب شيرازى).) حضرت در حالى كه از غم و حزن بسيار مريضه بود با احساس ناامنى درشهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد, زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مى باشد;(درياى سخن, تاليف سقازاده تبريزى (نقل از وديعه آل محمد, نوشته آقاى انصارى), ص 12) سپس حضرت به طرف قم حركت نمود. بزرگان قم وقتى از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى كه ((موسى بن الخزرج)) بزرگ خاندان ((اشعرى)) زمام شتر آن مكرمه را به دوش مى كشيد; ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصى ((موسى بن الخزرج)) اجلال نزول نمودند.(تاريخ قديم قم, ص 213) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاى عمر پربركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهى به پايان رساند.
غروب مهتاب در شهر ستارگان
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ((از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويى از تبار فاطمه اطهر)), با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت, مبدل به دنيايى از حزن و اندوه شد, و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوگ و عزا نشاند در رابطه با علت مريضى نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار گفته شده است (وسيله المعصوميه, نوشته ميرزا ابوطالب بيوك, ص 68, الحياه السياسيه للامام الرضا عليه السلام, نوشته جعفر مرتضى العاملى, ص 428) كه زنى در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيرى دشمنان اهل بيت با همراهان حضرت و شهادت عده اى از آنها ((در ساوه)) و جو نامساعد آن شهر و حركت نابه هنگام آن بزرگوار در حال مريضى به سوى شهر قم, مطلبى قابل قبول مى تواند باشد آرى آن حضرت كه مى رفت زينب وار با سفر پربركتش سند گويايى بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مامونى باشد, و همانند قهرمان کربلا پيام آور خون سرخ برادرى باشد كه اين بار مزورانه به قتلگاه (بنى عباس) برده مى شد, ناگاه تقدير الهى بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامى خط ولايت و امامت براى هميشه تاريخ, فريادگر مبارزه با ظلم و بى عدالتى ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيع علوى در طول قرون و اعصار باشد..
و در سن 28 سالگى در روز دهم(وسيله المعصوميه,ص 65, به نقل از نزهه الابرار) يا دوازدهم (مستدرك سفينه البحار, ج 8, ص 258) ربيع الثانى سال 201هـ.ق در شهر قم از دنيا رفتند
مراسم دفن
بعد از وفات شفيعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند سپس به سوى قبرستان ((بابلان)) تشيع كردند ولى به هنگام دفن آن بزرگوار ((به خاطر نبودن محرم)) ((آل سع)) دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردى به نام ((قادر)) اين كار را انجام دهد. ولى قادر و حتى بزرگان و صلحاء شيعه قم هم, لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند; چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم عليه السلام به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن ((آن پير مرد صالح)) بودند, كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوى آنان مىآيند وقتى نزديك جنازه رسيدند, پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابى ((كه از قبل آماده شده بود)) دفن كردند و بدون اينكه با كسى تكلمى نمايند, سوار شده و رفتند, و كسى هم آنها را نشناخت.(تاريخ قديم قم, ص 214) به قول يكى از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار, امامان معصومى باشند كه براى اين امر مهم به قم آمدند.(آيه الله فاضل لنكرانى ((دام ظله)).) پس از به پايان رسيدن مراسم دفن, موسى بن الخزرج سايبانى از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان بر قرار بود تا زمانى كه حضرت زينب دختر امام جواد عليه السلام وارد قم شدند و قبه اى آجرى بر آن مرقد مطهر بنا كردند.(سفينه البحار, ج 2, ص 376) وبدين سان تربت پاك آن بانوى بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارداتمندان به اهل بيت عليهم السلام و دارالشفاى دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.