بازاردل فروشان...(سیده فاطمه میر باقری)

هميشه چقدر زود دير مي شود و چه قدر زود فرصتها از كف برون مي رود .دلم گرفته است براي روزهايي كه برباد رفت و صداي پرطنين وزشهايش در گوشهايم خاموش شد. چقدر غافل بودم دراين ماه وچقدر نادم هستم كه به بهاي اندك روزهاي اين ضيافت الهي را از دست دادم . خان پرنعمتي بود كه برچيده شد . و مهم اينجاست كه دامانمان را از اين سفره ي پر بركت الهي چقدر پر كرده باشيم . به دامانم كه نگاه مي كنم خالي ست . زيرا چنان كه بايد در كنار اين سفره ننشسته ام و بي نسيب مانده ام از اين همه نعمت وبركت .

در ادامه می خوانید...



:: موضوعات مرتبط: دینی , ,
:: برچسب‌ها: رمضان , دلنوشته , شعبان ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب
نویسنده : حقیقت
تاریخ :
کی وکجا رها خواهم شد؟(سیده فاطمه میرباقری)

يادش بخير اول انشاهاي بچگي مان مي نوشتيم :

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان وبه ياد آنان كه با دست خود درخت اسلام را آبياري كردند .

وحال مي نويسيم :

به نام تك نوازنده گيتار قلبم ، به ياد معشوق وبه عشق او .... چه بوديم وچه شديم!

در ادامه می خوانید...



:: موضوعات مرتبط: دینی , ,
:: برچسب‌ها: مهدویت , دلنوشته , امام عصر(عج) , پروردگار ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : حقیقت
تاریخ :

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 252 صفحه بعد