به گزارش مركز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از تارنمای ورزشی یورو
اسپورت، مارادونا روز چهارشنبه گفت: به زودی از فلسطین دیدار می كنم و در این راستا منتظر انجام مراحل اداری برای ورود به سرزمین های اشغالی هستم.
وی افزود: دو روز قبل دعوتنامه ای رسمی از سوی 'اسماعیل هنیه' نخست وزیر دولت منتخب فلسطین در باریكه غزه و عضو شورای ورزش و جوانان فلسطین برای دیدار از فلسطین دریافت كردم.
به نوشته یور اسپورت، هنیه پس از پیروزی سه بر یك تیم 'الوصل' امارات مقابل
'المحرق' بحرین در مرحله نهایی مسابقات فوتبال باشگاه های كشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، از مارادونا برای سفر به فلسطین دعوت كرد.
مارادونا دراین باره اظهار داشت: «من این دعوت را قبول كردم و به زودی به فلسطین سفر می كنم، هركس هم می خواهد ناراحت یا خشمگین شود، بشود.»
پیش از این، یكی از تماشاگران الوصل امارات پس از تمرینات این تیم در ورزشگاه
'زعبیل' دبی، چفیه فلسطینی را به مارادونا اهداء كرده بود و مارادونا پس از آنكه 'چفیه' را به گردن آویخت، شعار 'زنده باد فلسطین' را سر داد.
حمزه محمودی-ایرنا
به گزارش خبرنگار ایرنا، پیمان همكاری شانگهای، یك تفاهم نامۀ همكاری های
بیش تر اقتصادی و مرزی است كه باعث شده كشورهای منطقه ای اغلب هم مرز، كنار هم قرار گیرند و از طرفی انعقاد توافق نامه های دوجانبه و چندجانبه امنیتی تا حدودی زیادی مسایل منطقه را حل كند كه بدین ترتیب می توان گفت هدف اولیه شكل گیری سازمان در سال های اولیه محقق شده است.
چین، روسیه، ازبكستان، تاجیكستان، قزقیزستان و قزاقستان از اعضای اصلی و ایران، هند، پاكستان و مغولستان از اعضای ناظر سازمان همكاری شانگهای هستند.
مسایل امنیتی در آسیای میانه به ویژه تروریسم، جدایی طلبی و افراطی گری عموماً دغدغه اصلی این سازمان محسوب میشود.
«ساختار منطقهای ضدتروریسم» سازمان همكاری شانگهای در نشست ژوئن 2004 در شهر تاشكند در ازبكستان تهیه و تصویب شد. این سازمان در سال 2006 اعلام كرد كه بر اساس مفاد توافقنامه منطقهای، با قاچاق مواد مخدر در طول مرزهای كشورهای عضو مبارزه خواهد كرد.
دولت روسیه در آوریل 2006 اعلام كرد كه پیمان همكاری شانگهای قصد ندارد به سازمانی نظامی (مشابه پیمان ناتو یا پیمان ورشوی سابق) تبدیل شود. اما وی اذعان كرد كه برای مقابله با تهدیدهای روزافزون تروریسم، جداییطلبی و افراطیگری ممكن است نیاز به استفاده از نیروهای ارتش كشورهای عضو بوجود آید.
در همین راستا كشورهای عضو چندین رزمایش مشترك نظامی به اجرا گذاشتهاند. اولین مانور نظامی در سال 2003 میلادی طی دو مرحله در قزاقستان و چین به اجرا درآمد.
در ماه اوت سال 2005 میلادی رزمایش نظامی بزرگی با شركت چین و روسیه با نام «ماموریت صلح 2005» به اجرا درآمد. این نخستین رزمایش نظامی مشترك روسیه و چین محسوب میشود.
در پی موفقیت این رزمایش، مقامات روسی اظهار علاقه كردهاند كه كشور هند در رزمایشهای مشترك بعدی حضور داشته باشند و سازمان همكاری شانگهای نقش نظامی نیز در صحنه بینالمللی ایفا كند.
در پی توافق وزیران دفاع كشورهای عضو پیمان در آوریل 2006، جدیدترین رزمایش نظامی كشورهای عضو در سال 2007 با شركت چهار هزار سرباز ارتش چین در منطقه چلیابینسك در كشور روسیه در اطراف رشته كوه های اورال و مرز جغرافیایی آسیا و اروپا برگزار شد.
منطقه سازمان همكاری شانگهای از نظر موقعیت ژئوپلتیكی و راهبردی از اهمیت زیادی برخوردار است. در آغاز تصور بر این بود كه این پیمان كوششی از جانب روسیه و چین برای مقابله و جلوگیری از گسترش ناتو به شرق بوده است، اما بیانیههای اجلاس سران، مواضع سران چین و روسیه و نیز تحولات منطقه پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و برجسته شدن تهدید طالبانیسم و القاعده، جهتگیریهای ضد تروریستی و ضد افراطیگری را در این سازمان تقویت و تشدید كرد.
در ششمین اجلاس سران كه در روزهای 14 و 15 ژوئن 2001 در شانگهای چین تشكیل شد در خصوص ساختار موجود و توسعه آن، مسائل مهم منطقهای و بینالمللی و همكاریهای اقتصادی و امنیتی به بحث و تبادل نظر پرداخته شد و اسناد مهمی به امضا رسید كه مهم ترین سند توافقنامه مبارزه با تروریسم بینالمللی، افراطیگرایی دینی و قاچاق مواد مخدر و سلاح بود.
به دنبال حادثه یازدهم سپتامبر و حمله آمریكا به افغانستان و نیز نگرانی از گسترش نفوذ عناصر القاعده و طالبان در آسیای مركزی، اهمیت این منطقه برای غرب به ویژه ایالات متحده آمریكا افزایش یافت و این كشور با بهرهگیری از فرصت به دست آمده به تحكیم حضور خود و ایجاد پایگاههای نظامی پرداخت.
كشورهای عضو سازمان شانگهای نیز از شرایط به وجود آمده نگران بودند لذا این تحولات در چندین اجلاس به موضوع اصلی گفتگوهای اعضای سازمان تبدیل شد. اما نكته حائز اهمیت این است كه دیدگاه سازمان شانگهای در مورد افراطگرایی و تروریسم با دیدگاه ایالات متحده آمریكا در این خصوص دارای تفاوتهای اساسی است.
كشورهای عضو و ناظر سازمان همكاری شانگهای روی هم نه تنها بزرگترین توان اقتصادی، نظامی، هسته ای و فضایی جهان را دارا هستند، بلكه بیشترین تولیدكننده و مصرف كننده انرژی در جهان نیز محسوب می شوند.
مساحت كشورهای عضو (اصلی و ناظر) این سازمان روی هم بیش از 25 میلیون كیلومتر مربع یا یك چهارم سطح خشكی های زمین است.
با این حال اساسنامه سازمان همكاری شانگهای بر شفافیت عملكرد و بی طرفی نظامی آن تاكید می كند. علیرغم این موضوع، شكی نیست كه سازمان همكاری شانگهای نقش موازنه دهنده ای در صحنه بین المللی به ویژه در مقابل پیمان ناتو و ماجراجویی های نظامی ایالات متحده آمریكا ایفا می كند.
برای مثال، ایالات متحده آمریكا درخواستی جهت عضویت به عنوان عضو ناظر به سازمان همكاری شانگهای ارائه كرده بود، اما این درخواست در سال 2005 از طرف سازمان رد شد.
با این حال سازمان همكاری شانگهای در مدت تاسیس خود به دستاوردهای بزرگ امنیتی دست یافت. این سازمان درسال های اخیر از آمریكا خواسته است كه پایگاه ها و نیروهای نظامی خود را از خاك همه كشورهای عضو خارج سازد. پس از این درخواست، دولت قرقیزستان رسماً از آمریكا درخواست كرد كه به سرعت برنامه خروج نیروهای آمریكایی و تعطیلی پایگاه هوایی نظامی K-2 را فراهم كند.
اجلاس سران سازمان شانگهای در جولای 2005 نیز از آمریكا خواست برنامه زمانبندی برای خروج از پایگاههای نظامی آسیای مركزی ارائه دهد. براساس این درخواست نیروهای آمریكایی در پایان سال 2005 پایگاه نظامی خانآباد ازبكستان را ترك كردند. رسانههای غربی این تحول را به مثابه ظهور یك قدرت جدید در این منطقه تلقی كردند.
در واقع، قرار گرفتن مبارزه با «تروریسم، افراطگرایی و تجزیه طلبی»، در لیست اولویتهای اصلی سازمان شانگهای انعكاسی از همین نگرانی است.
با اینحال نگرانی كشورهای عضو از تشدید اختلافات مرزی و تحركات نظامی یكدیگر، علت اولیه و اساسی شكلگیری پیمان شانگهای به شمار میرفت.
این نگرانیها با انعقاد مجموعهای از توافقنامههای دو جانبه و چند جانبه تا حدود زیادی مرتفع شد و به عبارتی هدف اولیه شكلگیری سازمان در سالهای اولیه محقق گردید. نكته حائز اهمیت در این مورد آن است كه از شش عضو سازمان، چهار عضو، یعنی روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیكستان اختلافات اندكی میان خود داشتند.
به این ترتیب، چین از طریق توافقات پیمان شانگهای، حدود هفت هزار كیلومتر مرز مشترك خود با روسیه و جمهوریهای آسیای مركزی را از هرگونه دل مشغولی و دغدغه امنیتی عمده رهایی بخشید.
اگر چه اعضای سازمان شانگهای در اغلب اجلاسهای این سازمان تلاش داشتهاند كه توجه خود را عمدتاً بر مسائل منطقهای متمركز كنند، اما حضور دو قدرت بزرگ چین و روسیه اجازه نمیدهد كه این سازمان در اندازههای منطقهای باقی بماند.
پذیرش عضویت سه كشور ایران، هند و پاكستان به صورت ناظر در سازمان شانگهای از نقطه نظر همكاریهای منطقهای، توانمندیها و ظرفیتهای این سازمان را به طور قابل ملاحظهای افزایش میدهد.
پیوستن كامل جمهوری اسلامی ایران به سازمان همكاری شانگهای نیز بی شك گرایش ها و اهداف ضد غربی این سازمان را افزایش خواهد داد. كارشناسان همواره از دو مثلث اتحاد با عناوین «ایران -چین-روسیه» و یا «ایران -هند-روسیه» در كنار اتحاد سه گانه«چین-هند-روسیه» نام برده اند و چنین اتحادها و ائتلافهایی را در حقیقت سدی در مقابل سیاست های تك محورانه ایالات متحده در منطقه آسیا و در سطحی فراتر در كل نظام بین الملل به منظور برهم زدن نظم مورد نظر آمریكا قلمداد می كنند.
با این رهیافت، سازمان شانگهای به عنوان یك پیمان منطقه ای قوی و منسجم می تواند مطالبات كشورهای منطقه را هم از منظر داخلی و منطقه ای و هم از لحاظ بین الملل تامین كند.
سازمان همكاری شانگهای صاحب قدرت بالایی است كه به تدریج این قدرت بیشتر هم می شود. وجود ذخایر عظیم انرژی در این منطقه از جهان و حضور در كشور ایران و روسیه به عنوان دارندگان بزرگترین ذخایر گاز در جهان و دارابودن دیگر منابع انرژی در كنار بازار عظیمی كه برای كار و تولیدات اقتصادی در اختیار اعضای این سازمان وجود دارد،آینده روشنی را برای قدرت عظیم در حال تحول شانگهای نوید می دهد.
سازمان همكاری شانگهای دارای نیروهای عظیم بالقوه است كه با مرور زمان می تواند تبدیل به بالفعل شود و حداقل تبدیل به قدرتمندترین سازمان منطقه ای آسیا شود.
دوازدهمین نشست سران سازمان همكاری شانگهای 17 و 18 خردادماه جاری با حضور سران كشورهای عضو و ناظر از جمله دكتر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران در پكن برگزار خواهد شد.
حمزه محمودی-ایرنا
در دیدار رییس جمهور افغانستان مطرح شد: |
احمدی نژاد:آمریكا به اهداف خود در انعقاد توافق نامه امنیتی با افغانستان دست نخواهند یافت |
تهران - رییس جمهور با بیان اینكه آمریكایی ها هر چه تلاش كنند موفق نخواهند شد شرایط تسلط كامل بر امور دنیا را احیاء نمایند، اظهار داشت : یكی از مصادیق این تلاش انعقاد توافق نامه امنیتی با افغانستان است كه مطمئنم نفعی از محل این توافقنامه نصیب آمریكایی ها نخواهد شد و آنها به اهدافی كه از این توافق نامه منظور كرده اند دست نخواهند یافت . |
به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری 'محمود احمدی نژاد' بعد از ظهر امروز - پنج شنبه - به وقت محلی در جریان سفر خود به پكن برای شركت در دوازدهمین اجلاس سران سازمان همكاری شانگهای در دیدار 'حامد كرزی' رییس جمهور افغانستان با بیان اینكه ایران از روابط و همكاری های خود با افغانستان هیچ چشم داشتی به منافع اقتصادی این كشور ندارد،گفت : ایران تنها تثبیت امنیت ، آرامش و ارتقاء رفاه مردم افغانستان را دنبال می كند. وی ادامه داد : جمهوری اسلامی ایران و افغانستان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی از یكدیگر جدا نخواهند شد و همواره یار یكدیگر باقی خواهند ماند و در این راستا ایران از هر كمكی به مردم افغانستان دریغ نخواهد كرد . رییس جمهور اظهار داشت : آمریكایی ها پشت پرده با طالبان مذاكره می كنند و برای ظاهر سازی در صحنه افغانستان جنگی مصنوعی با طالبان به راه انداخته اند كه قربانیان آن عمدتاً مردم بی گناه و زنان و كودكان هستند . احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مذاكرات هسته ای ایران و گروه 1+5 تصریح كرد : ملت ایران به روش گفت و گو و مذاكره پایبند است اما مستكبران تمایلی به حل و فصل پرونده هسته ای ایران ندارند و اساساً مشكل آنها با استقلال طلبی و عزم و اراده ملت ایران برای پیشرفت است و موضوع هسته ای تنها بهانه ای است كه سلطه طلبان از آن به عنوان اهرمی برای فشار به ایران استفاده می كنند و به احتمال زیاد اجازه نخواهند داد این مساله حداقل در مسكو و با میزبانی دولت روسیه حل و فصل شود . رییس جمهور تاكید كرد : اگر ایران بخواهد بمب اتم بسازد ، هراسی از هیچ كس ندارد و به صورت علنی آن را اعلام می كند و كسی هم نمی تواند مانع آن شود، حداكثر كاری كه سلطه طلبان می توانند انجام دهند همین مانع تراشی هایی است كه امروز مشاهده می كنیم. اما مساله این است كه سیاست اصولی و قطعی جمهوری اسلامی ایران اجازه حركت به سمت ساخت بمب اتم را نمی دهد . احمدی نژاد همچنین در پایان این دیدار از رییس جمهور افغانستان برای شركت در نشست سران جنبش عدم تعهد كه شهریور ماه در تهران برگزار می شود دعوت به عمل آورد. حامد كرزی رییس جمهور افغانستان نیز در این دیدار ضمن اعلام قدردانی از مواضع و پشتیبانی های دولت و ملت ایران از دولت و ملت افغانستان، گفت : ایران در تمام این سالها و با وجود تمام مشكلاتی كه با آمریكا داشته است با حوصله و بر مبنای سعه صدر از منافع ملت افغانستان حمایت و نقش آفرینی كرده است، از این رو رابطه دو دولت از حیث نزدیكی و حسن نیت در تاریخ معاصر، روابطی بی نظیر است . كرزی با بیان اینكه افغانستان برای گذار از شرایط فعلی چاره ای جز پذیرش توافق نامه امنیتی با آمریكا نداشت ، اظهار داشت : هیچ عاملی نمی تواند ملت های ایران و افغانستان را كه از اشتراكات تاریخی و فرهنگی عمیق برخوردارند از یكدیگر دور كند و ملت و دولت افغانستان هرگز اجازه نخواهند داد خاك افغانستان یا بهانه هایی همچون توافق نامه امنیتی مایه ضربه زدن به منافع ایران قرار گیرد. رییس جمهور افغانستان تصریح كرد: افغانستان با وجود همه سختی ها و فشارها تمام تلاش خود را برای حفظ استقلال و عزت خود به كار خواهد بست. |
به مناسبت وفات حضرت زینب سلام الله علیه |
چشمانش را گشود و برای آخرین بارْ به دورترین نقطه خیره شد. در این مدتْ حتی یک لحظه چهره برادر از نظرش دور نمانده بود. آتش اشتیاقْ بیش از پیش شعله کشید و یاد برادرْ تمام وجودش را پر کرده بود. لحظه وصال نزدیک بود. دوباره خیمه های آتش زده و سرهای بر نیزه، چشمانش را به دریایی از غم مبدل ساخت. زینب علیهاالسلام پلک ها را روی هم گذاشت و زیر لب گفت: «السلام علیک یا اباعبداللّه » و به برادر پیوست.
هنگامی که زینب علیهاالسلام ، این ریحانه علی و فاطمه علیهماالسلام چشم بر این جهان فانی گشود، رسول خدا صلی الله علیه و آله در سفر بود. صبر کردند تا پیامبر باز گردد و چون نام حسن وحسین، نام این کودک را نیز از ملکوت بیاورد.
رسول خدا پس از مدتی از سفر بازگشت و به خانه نور چشم خود، فاطمه علیهاالسلام رفت. علی علیه السلام دختر را در آغوش مبارک پیامبر نهاد و منتظر نزول وحی شدند پس جبرئیل نازل شد و فرمود: «نامش را زینب بگذارید» و آن گاه از سرنوشت کودک خبر داد.
پیامبر زینب علیهاالسلام را بوسید و صورت بر صورتش گذاشت و اشک از چشمان مبارکش جاری گردید. عرض کردند: «ای رسول خدا، سبب گریه شما چیست؟» فرمود: «این دخترْ در مصیبت ها شریک حسین من است».
عشق زینب به حسین علیه السلام به گونه ای بود که روزْ به پایان نمی رسید، مگر این که زینب علیهاالسلام به دیدار برادر رفته و آتش اشتیاق خود را با نگاه و کلام برادرْ شعله ورتر می کرد. غنچه قلب زینب علیهاالسلام هر روز با دیدن برادر می شکفت و این نگاه برادر بود که هر روزْ گل وجود زینب علیهاالسلام را آبیاری می کرد.
خدایا! پس از شهادت برادر، بر قلب زینب چه گذشت؟
هنگامی که عبداللّه بن جعفر طیار به خواستگاری حضرت زینب علیهاالسلام رفت، امیرمؤمنان علیه السلام این ازدواج را به همان مهریه زهرا، ولی با دو شرط پذیرفت: شرط اول آن که حضرت زنیب علیهاالسلام روزی یک بار به دیدار برادرش حسین علیه السلام برود و دیگر آن که هر گاه حسین علیه السلام خواست به سفر برود، عبداللّه اجازه دهد زینب هم با حسین همراه شود و مانع وی نگردد. عبداللّه پذیرفت و ریحانه علی علیه السلام ، به عقد پسر عموی خود درآمد.
کنیه حضرت زینب علیهاالسلام ، این بانوی مکرّمْ ام المصائب، ام الرَّزایا و ام النوائب بود. دلیل این کنیه ها هم این بود که وی در طول عمر خودْ انواع مصائب و بلایا را با چشم خود دیده و صبر پیشه کرده بود. هم چنین از القاب آن حضرتْ صدیقه صغری، عصمت صغری و عقیله بنی هاشم بود. عقیله، زنِ کریمه ای را گویند که در بین خانواده و خویشانْ بسیار عزیز و محترم و در خاندان خود ارجمند باشد.
به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، زینب علیهاالسلام این اسطوره تاریخ را می گویم. آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد. آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یارِ برادر، سالارِ قافله حسینی و غم خوارِ اسیران باشد. آمده بود تا فریاد بلند مظلومانْ باشد؛ فریادی که پژواک آنْ هنوز هم از ورای تاریخْ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
اسیرانْ بر هودجی از خون نشسته بودند. با حسین آمده بودند و بی حسین بر می گشتند و سالار قافله، زینب بود؛ هر چند خمیده و شکسته دل، ولی به پاسداری از حقیقت ایستاده بود تا امتداد راه برادر باشد. وصیت برادر این بود که «زینبم، بعد از من مبادا روی بخراشی و گریبان بدری و جزع و فزع کنی» و زینب اکنونْ آرام چون شقایقی داغ دار با مصیبتی عظیم در دلْ به همراه قافله همراه شده بود.
زینب علیهاالسلام در خانه رفیع امامت رشد یافته، از لبان وحی علم آموخته، و در دامان کرامتْ پرورش یافته بود. او لباس پاکی و تقوا پوشیده و به آداب و اخلاق اسلامی مزین گشته بود. زینب علیهاالسلام فصاحت و بلاغت را از علی، نجابت را از فاطمه، صبر و شکیبایی را از حسن و مظلومیتِ در عین ایستادگی را از حسین آموخته بود؛ او روح بلند صبر و رضا بود.
در اخبار آمده است که حضرت زینب علیهاالسلام ، بلندبالا بود و چهره اش چون خورشید می درخشید. سکینه و وقار او با خدیجه کبری، عصمت وحیایش با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، فصاحت و بلاغتش با علی مرتضی علیه السلام ، حلم و بردباری اش با حسن مجتبی علیه السلام و شجاعت و قوّت قلبش با حضرت سیدالشهداء علیه السلام همانند بود.
حضرت زینب علیهاالسلام در خضوع و خشوع و عبادت و بندگی، وارث پدر و مادر بود. او بیش تر شب ها را با عبادت و بندگی حضرت حق به صبح می رساند و همواره قرآن تلاوت می کرد. تهجّد و شب زنده داری حضرت زینب علیهاالسلام ، در طول حیات پر برکتش ترک نشد؛ حتی در شب یازدهم محرمْ با آن همه رنج و خستگی و دیدن آن مصیبت های دل خراش هم به عبادت خدا پرداخت. حضرت سجاد علیه السلام می فرماید: «آن شب دیدم عمه ام بر سجاده نماز نشسته و مشغول عبادت است» و نیز از آن حضرت نقل شده که «عمه ام زینبْ با این همه مصیبتِ از کربلا تا شام، هیچ گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد» و نیز روایت می کنند «چون حضرت حسین علیه السلام برای وداع با زینب آمد، فرمود: خواهرم، مرا در نماز شب فراموش نکن».
زینب، تو هدیه ای از طرف خدا بودی. تو نه تنها زینت پدر، که زینت مادر و همه خاندان نبوت و امامت بودی. صبْر بلندترین واژه ای بود که در تو به ودیعه نهاده شده بود. کدام مصیبت در دنیا با مصائب تو و کدام قلبْ با قلب تو در داغ دیدن برابری می کند. هیچ قلب چون قلب تو نسوخت و هیچ چشمی چون چشم تو، زیبایی را در صحرای کربلا ندید.
زینب علیهاالسلام در ایام کودکی، با برادرش حسین علیه السلام انس و الفتی عجیب داشت در کنار برادر، آرامش می یافت و دیده از دیدارش بر نمی بست و از حضور مبارکش دور نمی شد.
روزی حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر رفت و عرض کرد: «پدر جان، متعجبم از محبت فراوانی که میان زینب و حسین است. این دختر چنان است که بی دیدار حسین شکیبایی ندارد.» رسول خدا چون این سخن بشنید، آه دردناکی از سینه برکشید و اشک دیده بر چهره روان کرد و فرمود: «ای روشنی چشم من، این دختر با حسین به کربلا خواهد رفت و به هزارگونه رنج و بلا گرفتار خواهد شد».
حضرت زینب علیهاالسلام تنها 56 سال امانت الهی خویش را بر دوش کشید. نقل است که در اواخر عمرِ آن بانوی بزرگ، در مدینه منوّره قحطی پیش آمد. عبداللّه بن جعفر، همسر حضرت زینب علیهاالسلام ، درشام مزرعه ای داشت و ناچار به اتفاق همسر خود در آن دیار رحل اقامت افکند. حضرت در آن سرزمین بیمار شد و در همان جا روح خود، این امانت الهی را به صاحبش بازگرداند و با جسمی خسته از فراز و نشیب زمان و رنجور از جور مردمان به دیار باقی شتافت. عروج ملکوتی آن بانوی مکرمه بنا به قول مشهورْ در پانزدهم رجب سال 62 ق رخ داد. اینک مزار شریفش، قبله عاشقان خاندان عصمت و طهارت است.
عمر پربرکت حضرت زینب علیهاالسلام سراسر در عبادت و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت ترین حالاتْ جز آن چه پسند خدا بود، نگفت و جز آن چه رضای حق بود، نکرد. از حضرت سجاد علیه السلام نقل است که «عمه ام زینبْ با این همه مصیبت های از کربلا تا شامْ هیچ گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می خواند. نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم».
زینب، آن روز که آمدی، فرشتگانْ قدوم مبارک تو را نور باران کردند و روزی که رفتی، فرشتگان با چشم گریانْ بال هایشان را فرش راه تو قرار دادند. شوق دیدارِ برادر بر دل داغ دیده ات آتش افکنده بود. یک سال و اندی در فراق برادر خون گریستی و در این مدتْ لحظه ای از افشای ظلم و ستم بنی امیه دست بر نداشتی. زینب، تو به راستی پاسدار راه حسینیان و افشاگر پلیدی یزیدیان بودی.
زینب، روح حسین در کالبدت می تپید و فصاحت و بلاغت پدر در زبان تو جاری شده بود، آن هنگام که داغ دار و خسته از رنج راه، ولی مقاوم و صبور در برابر پلیدترین انسان ایستادی و فرمودی: «هان ای یزید، آیا گمان می کنی که چون زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را شهر به شهر مانند اسیران کوچاندی، از منزلت ما کاستی و بر حشمت و کرامت خود افزودی... و یک باره شاد شدی که ملک دنیا بر تو گرد آمده... نه، چنین نیست. ای یزید، لختی به خود آی. مگر فرمایش خداوند را فراموش کرده ای که فرمود: البته گمان نکنند آنان که کفر ورزیدند که مهلت دادن ما به آن ها بهتر است. همانا به ایشان مهلت دادیم تا بر گناه خود بیفزایند و عذاب دردناکی در انتظار آنان است».
ای آیینه تمام نمای صبر و ایثار، تو را به چه نام بخوانم که نامت یادآور حماسه عاشورا و یادآور اسارت و غربت یتیمان کربلاست. تو را به چه نام بخوانم که نامت گره خورده در رنج و محنت است. ای بانوی غم، در آخرین سفر بر تو چه گذشت؟ یک سال و اندی گذشته بود که تو از قحطیِ مدینه به سوی شام حرکت کردی. راه درازی را آمده بودی و در طول راه، خاطرات سرخ خویش را ورق می زدی. از تمام جاده ها بوی برادر و در تمام گذرگاه ها، صدای گریه یتیمان را می شنیدی و بی تابی رقیه را که در تمام طول راه، پدر را می طلبید. زخم خاطراتْ روحت را آزرده کرده بود. پرنده جانت دیگر در کالبد تن نمی گنجید و می خواستی به برادر بپیوندی. می دانستی که در این سفر به دیدار برادر نائل می شوی. پس چشم ها را بر هم گذاشتی و بلندترین نغمه وصال را سر دادی.
قافله حسینی که به راه افتاد، زمین سجاده ای شد گسترده از کربلا تا شام، در زیر قامت خمیده ات زینب! حرکات تو در این سفر عبادت بود و این گونه بود که دفتر زندگی ات ورق خورد و رسالت اصلی ات آغاز شد. تو وارث مظلومیّتِ سترگی بودی که در خاندان طاهرتْ نسل به نسل به ارث می رسید. سلام بر تو، روزی که چشم از جهان فروبستی و سلام بر خاندان پاکت.
منبع:http://www.hawzah.net/FA/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=0&MagazineArticleID=39007